پرسش مهر19

چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۳۶ ق.ظ

شیوه های زندگی سالم

شیوه زندگی سالم

 

 

شیوه وروش زندگی سالم چیست؟

قبل از هرچیزئ لازم است تعریفی از سلامت ارائه شود تا با شناخت مفهوم سلامتی در راه زندگی سالم گام بر داریم وعلاوه برحفظ سلامت خود به سلامت دیگران نیز بیندیشیم

سلامتی یعنی : برخورداری از رفاه کامل جسمی، روحی وروانی واجتماعی افراد نه فقط بنود بیماری ویا عدم زمین گیر بودن پس انسان سالم انسانی است که از نظر جسمی سالم، از نظر فکری بی عیب، از لحاظ روانی شاد ، از لحاظ اجتماعی فعال، از جنبه سیاسی آگاه ، ازنظر اقتصادی مولد واز نظر فرهنگی مسؤل باشد.

 

شیوه زندگی سالم یعنی: تمرین  عادتهای خوب وسالم وبکار بستن آنها در تمام مراحل زندگی و همچنین دوری  جستن از عادت های زیان بار وغیر سالم در اینجا  برای روشن شدن موضوع دومثال ساده بیان می شود یکی از روشها وعادات سالم ورزش روزانه  است ویکی از عادات زیان بخش وناسالم استعمال دخانیات بویژه سیگار است.

 

به چه دلیل ما نیازمند شیوه ای سالم برای زندگی هستیم؟

همه ما مسؤلیم برای حفظ سلامتی خود چیزهایی را یادبگیریم  وبه آن عمل نماییم که باعث حفظ سلامت وبرخورداری از سلامتی کامل می شود ودیگران را نیز تشویق و ترغیب نماییم تا با بکارگیری این روشها که برای ادامه زندگی ضروری است در راه یک زندگی سالم، شاد وباطراوت وهدفمند گام بردارند و به دلیل ایکه کلید برخورداری از یک زندگی سالم جهت استفاده هرچه بیشتر وبهتراز مواهب زندگی انتخاب روشی مناسب وسالم است تا با اتخاذ این شیوه زندگی سالم ، احساس خوبی از زندگی خود داشته باشیم

در اینصورت است که: خواب وبهتر و راحتتری داشته وانرژی بیشتری جهت فعالیتهای خود خواهیم داشت و همواره آرام و راحت خواهیم بود وظاهری هوشایند خواهیم داشت ، فیزیک بدنی مناسب، عضلاتی قوی ، پوستی سالم وشاداب، چشمانی شفاف و مویی سالم خواهیم داشت و همیشه شاد وخوشحال بوده ودارای یک نگرش مثبت به زندگی هستیم وانگیزه کافی جهت فعالیت داشته واین نگرش مرتباً افزایش خواهد یافت.

زندگی انسان بازتاب باورها ، اندیشه ها و رفتارهای او می باشد  و باورهای نادرست و ناسالم باعث تخریب اندیشه و زندگی انسان می گردد وبالعکس باورها و رفتارهای سالم باعث شکوفایی زندگی انسان می گردد.

چگونه انسان می توانداز یک  شیوه زندگی سالم  برخوردار باشد؟

همانگونه که بیان شد انسان هست واندیشه هایش ، لذا  ما باید بیندیشیم واز تغییرات کوچک وساده در نحوه زندگی خود شروع کرده وبا بکار بستن آنها وتبدیل نمودن آنها باعادات روزانه شاهد تغییرات بزرگی در مدت کمی در زندگی خود باشیم

اعتیاد

اعتیاد چیست؟ اعتیاد را به عادت کردن، خو گرفتن، و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنا کرده اند; به عبارت دیگر تسلیم به ماده مخدّر که از نظر جسمی و یا اجتماعی زیان آور شمرده می شود، اعتیاد نام دارد.

در سال 1950 سازمان ملل متحد تعریف زیر را برای اعتیاد به مواد مخدر ارائه کرد: «اعتیاد به مواد مخدّر عبارت است از مسمومیت تدریجی یا حادی که به علت استعمال مداوم یک دارو اعم از طبیعی یا ترکیبی ایجاد می شود و به حال شخص و اجتماع زیان آور است1

 

 

 

اگر نیم نگاهی به پیامدها و عوارض اعتیاد به مواد مخدّر بیندازیم خواهیم دید که پیامدهای اعتیاد جامعه، فرد و خانواده را از نظر اقتصادی، اجتماعی، روانی و جسمی در برمی گیرد. از مهم ترین عوارض جسمی اعتیاد به مواد مخدّر می توان به ناراحتی های عصبی، بی اشتهایی، اضطراب، ریزش مکرّر آب از بینی و چشم، ناراحتی عضلانی و فشار شدید در ستون فقرات، لاغر شدن و مانند آن اشاره کرد.

در گستره اقتصادی برخی پیامدهای ناشی از اعتیاد به مواد مخدّر عبارتند از: بیکاری، ضعف مالی در ازای خرید و مصرف مواد، لطمه به اقتصاد و جامعه و خانواده.

اما عوارض روانی و شخصیتی ناشی از اعتیاد به مواد مخدر فراوانند; از جمله: ضعف اراده، بی توجهی به مسئولیت های فردی، ضعف شخصیت، ضعف عاطفه، عصبی بودن، به هم خوردن تعادل روانی، شخصیت نامتعادل و متزلزل، و ضعف اعتماد به نفس. همچنین در زمینه اجتماعی می توان به عوارضی مانند بی توجهی به مقرّرات جامعه، ضعف نیروی کار جامعه، بی نظمی و بی اعتمادی در جامعه، ضعف بنیاد خانواده، افزایش انحرافاتی مانند: دزدی، فحشا و تکدی گری اشاره کرد.

 

 

مهم ترین هدف و محور اصلی مباحث مقاله حاضر علل گرایش به اعتیاد می باشد، که می توان در سه حیطه فردی، اجتماعی و خانوادگی به آن ها پرداخت.

مشکلات روانی، کنجکاوی، ضعف اراده، فرار از زندگی تکراری، انگیزه های درمانی، و شخصیت نابهنجار فرد مهم ترین علل فردی گرایش به اعتیاد می باشند.

در قسمت علل خانوادگی می توان به کمبود محبت در خانواده، تبعیض بین فرزندان، آزادی بی حد، محدود کردن بی حد فرزندان، رفاه بی حد اقتصادی در خانواده، فقر، و نابسامانی های خانواده اشاره کرد. همچنین برخی از علل اجتماعی گرایش به اعتیاد عبارتند از: در دسترس بودن مواد مخدّر، بیکاری، نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، محیط جغرافیایی و محله زندگی نامناسب، ضعف قوانین و ضعف اجرای آن، دوست ناباب، و ضعف دینداری در جامعه.

از آن رو که دامنه علل گرایش به اعتیاد و دامنه و گستردگی عوارض ناشی از آن بسیار وسیع و فراگیر می باشد، پیشگیری، شناسایی و از بین بردن علل گرایش به اعتیاد ضروری است; زیرا همان گونه که گذشت، پیامدهای ناشی از اعتیاد بسیار خانمانسوز و بنیان شکن هستند و درمان پس از اعتیاد نسبت به پیشگیری کاری به صرفه نخواهد بود. البته این بدان معنا نیست که افراد معتاد را درمان نکنیم، بلکه بدان معناست که پیش از ایجاد اعتیاد در فرد، زمینه های گرایش به آن شناسایی شوند و با

استفاده از مطالعات کارشناسانه در ابعاد و تخصص های گوناگون، در از بین بردن زمینه ها تلاش نماییم. اگر به بُعد اقتصادی توجه کنیم خواهیم دید که هزینه پیشگیری از درمان کمتر خواهد بود; چرا که برای تهیه مواد مخدّر ارز هنگفتی از کشور خارج می شود. همچنین برای کشف و مبارزه با آن و نیز مداوای معتادان هزینه های بالایی صرف می گردد. مقاله حاضر با توجه به اهمیت و مفید بودن پیشگیری نسبت به درمان، به بررسی علل گرایش به اعتیاد در سه بُعد فردی، اجتماعی و خانوادگی می پردازد، سپس متناسب با هر کدام راهکارهایی ارائه می دهد.

پیشگیری از اعتیاد

پیشگیری در لغت به معنای «جلوگیری» و «دفع» آمده است.2در زمینه پیشگیری سه موضوع «انسان اعتیادپذیر»، «محیط اعتیادساز» و «عامل اعتیاد» را باید در نظر گرفت. در نتیجه، برای پیشگیری باید با توجه به ریشه اعتیاد در زمینه ها و موارد خاص با درایت تمام، دست کم، یکی از این علل را حذف کرد تا زنجیره اعتیاد از هم بپاشد.

پیشگیری از اعتیاد باید در دو جهت مورد توجه قرار گیرد: طرف تقاضا و طرف توزیع. هر کدام از این دو جهت ویژگی های مخصوص به خود را دارند. راهکارهای پیشگیری از عرضه کننده، مجموعه فعالیت هایی می باشد که از منبع تولید تا مصرف کننده را در برمی گیرد. بخش دیگر، که مربوط به فرد معتاد (تقاضاکننده) می باشد، جنبه وسیعی دارد. از این رو، ضروری است که عوامل مستعدکننده گرایش به مواد مخدّر نظیر

نابسامانی های خانواده، دوستان بد، مدرسه، و محل زندگی نامناسب مورد توجه قرار گیرند.

راهکارهای مهم قرآنی و روایی در زمینه پیشگیری از خشونت:

 

امام سجاد علیه‌السلام، مجالست و مصاحبت با صالحین را انگیزه‌ای مهم برای رستگاری می‌داند[1][4]، همانگونه که همنشینی با بدکاران و اهل دنیا انسان را خوار و ذلیل کرده و به گمراهی‌ها می‌کشاند. از امام صادق (ع) نقل شده است: «از مجالست با اهل دنیا بر حذر باش که موجب بر باد رفتن دین شماست و موجب راه یافتن نفاق و تردید در شماست و این بیماری خوارکننده ای است که درمان پذیر نیست»[2][5]. قرآن، احوال زیان‌کاران روز قیامت را چنین توصیف می‌کند: «روزى است که ستمکار دست هاى خود را مى‏گزد و مى‏گوید: اى کاش با پیامبر راهى برمى‏گرفتم، اى واى، کاش فلانى را دوست نگرفته بودم».

استحکام نظام خانواده نیز از جمله عواملی است که به خاطر فرآیند اجتماعی کردن صحیح در فرد، در اجتناب از خشونت‌گرایی مؤثر است؛ به جرأت می‌توان گفت تزلزل و بحران در نظام خانواده چون نظام فکری و ذهنی فرد را دچار تناقض‌های زیادی می‌کند، فرد را در مسلک و مرام خود در روی آوردن به خشونت و عدم رعایت حقوق دیگران پرجرأت‌تر می‌سازد. مسلما تعادل در این نهاد با اهمیت، و ایجاد الگوهای رفتاری و تربیتی مناسب که جانب توازن را مراعات کند، نقش به‌سزایی در کاستن بسیاری از خشونت‌ها ایفا می‌کند.

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 

 

  • یک فرهنگی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی