پرسش مهر19

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است


دانش آموزبسیجی شهید محمدحسین فهمیده

در شانزدهم اردیبهشت ۱۳۴۶ در روستای سراجه قم زاده شد.

او سر انجام در ۸ آبان ماه ۱۳۵۹ در کوت شیخ درآن سوی شط خرمشهر کشته شد.

5 دستگاه تانک عراقی به طرف رزمندگان ایران هجوم آورده ودر صدد محاصره آن‌ها بودند.

حسین درحالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانک‌ها حرکت می‌کند. تیری به پای او می‌خورد واز ناحیه پا مجروح می‌شود. بدون هیچ دغدغه و تردیدی تصمیم خود را عملی می‌کند واز لا به لای امواج تیر که از هر سو به طرف او می‌آمد، خود را به تانک پیشرو می رساند وآن را منفجر می‌کند و خود نیز تکه تکه می‌شود. افراد دشمن گمان می‌کنند که حمله‌ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته‌است، همگی روحیه خود را می‌بازند و با سرعت تانک‌ها را رها کرده و فرار می‌کنند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته می‌شود و نیروهای کمکی ایرانی هم می‌رسند و نیروهای ایرانی موفق می‌شوند که عراقی‌ها را از آن منطقه به عقب برانند.[۴]

بدنبال کشته شدن حسین فهمیده، صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه‌های خود اعلام می‌کند که نوجوانی سیزده‌ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته، آن را منفجر کرده و خود نیز کشته شده‌است. امام خمینی(ره) در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بیان‌کرد، چنین گفت:[۵][۶]

... رهبر ما آن طفل سیزده‌ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.

دبستان عارف یک شهرستان لارستان

  • یک فرهنگی

پرسش مهر 95 رئیس جمهور�
ایرنا : رئیس جمهور از دانش آموزان خواست:از کجا خشونت تشأت گرفته است و چگونه عده ای خشونت را می آموزند. در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد.
چگونه می توانیم کشوری داشته باشیم، جامعه ای داشته باشیم دارای رحمت اسلامی و نبوی.
و چگونه می توانیم جوامع منطقه و جهان را از خشونت برهانیم.

  • یک فرهنگی

2. مصادیق خشونت در قرآن

2-1. خشونت در گفتار:

خشونت‌های گفتاری موجود در قرآن عبارتند از:

2-1-1. شکایت از ظالم:

می‌توان از ظالمی آشکارا شکایت کرد و ظلم او را بازگو کرد و به نوعی به بدگویی از او پرداخت. (نساء / 148) البته در حدود همان ظلمی که به او روا داشته‌شده است.

2-1-2. نفرین کردن کافران:

در چند آیه، خداوند کافران و منافقان را نفرین کرده‌است. (محمد / 8 – محمد / 20 – منافقون / 4).

2-1-3. بیان ماهیت دشمن:

قرآن به صراحت پرده از ماهیت مخالفان حق برمی‌دارد و آنان را با ویژگی‌های مختص خودشان معرفی یا مورد خطاب قرار می‌دهد. به طور مثال از آنان با عنوان کافر، منافق، خائن، اعرابی، خصام، دشمن و مانند این‌ها یاد می‌کند. (مثال: توبه / 95، کافرون / 1 ، منافقون / 1).

2-1-4. مقابله به مثل:

وقتی کسی نسبت ناحق به قصد تمسخر و آزار و اذیت به کسی بدهد، ممکن است گریبانگیر خودش شود و همان نسبت به خودش داده‌شود. مانند نسبت دادن «ابتر» به کسانی که آن را به پیامبر خدا (ص) نسبت می‌دادند. (کوثر / 3 ، هود / 38).

2-1-5. پاسخ به ادعای واهی:

وقتی کسی ادعایی می‌کند که قصد او فرار از حق است و درواقع بهانه‌جویی می‌کند، می‌توان با استفاده از مفاد مورد ادعایش، حقیقتی را به او فهماند ولو اینکه با شنیدن آن آزرده‌خاطر شود. به طور مثال در جریان ادعای منافقین برای فرار از جهاد که گرمای هوا را بهانه می‌کردند، قرآن می‌فرماید که آتش جهنم سوزان‌تر است. (توبه / 81)

2-1-6. تمثیل و تشبیه:

یکی دیگر از موارد خشونت گفتاری، تشبیه و تمثیل است. مانند تمثیل کسانی که تورات به آنان آموخته شد و بر عهده آن‌ها نهاده شد ولی عمل نکردند، به الاغی که کتاب بار می‌برد. (جمعه / 5) و مانند تشبیه کسانی که آیات خدا را دروغ انگاشتند به کران و لال‌هایی که از شنیدن و گفتن حق ناتوانند (انعام / 39).

2-1-7. اعلان برائت و تبری از مشرکان:

ابراز بیزاری از باطل ولو اینکه موجب آزردگی‌خاطر اهل باطل شود جایز بلکه واجب است، زیرا دفاع از حق و حمایت از خداوند در رأس همه‌ی امور است و هرگز نباید خشم خداوند را با رضایت مخلوق برانگیخت. (توبه / 1 ، توبه / 114 ، یونس / 41)

2-2. خشونت در رفتار:

خشونت‌های رفتاری در قرآن عبارتند از:

2-2-1. قتل:

کشتن انسان‌ها در نظر اول یک خشونت است و در مواردی از قرآن فرمان به قتل مشرکان حربی داده شده‌است. (نساء / 89 ، توبه / 5 ، توبه / 29 و...)
2-2-1. جهاد و نبرد در راه خدا: هرچند معمولاً میان جهاد و قتل ملازمه وجود دارد ولی به هرحال دو چیزند و هر جهادی، قتل نیست و هر قتلی جهاد نیست. با این توضیح خداوند در مواردی امر به مجاهده در راه خدا می‌کند. (توبه / 41 ، توبه / 73 ، حج / 78)

2-2-3. ضرب:

درخصوص زنان ناشزه که با اعمال خود نگرانی شوهر را برانگیخته‌اند قرآن کریم سه اقدام به ترتیب به شوهر می‌آموزد. در مرحله‌ی اول، نصیحت؛ دوم، قهر و متارکه از بستر، و اگر تأثیر نگذارد، «زدن» (نساء / 34). البته نه زدنی که موجب کبودی یا شکستگی و نقص نشود که در غیر این صورت موجب دیه می‌شود. زدنی که زن را متوجه کند و از نشوز دست بردارد. به هر حال در پایان، دست مرد برای طلاق دادن این زن باز است.

2-2-4. حبس و اسارت:

در پی هر اسارتی خواه ناخواه نگهداری و حبس نیز وجود دارد. در قرآن اجازه‌ی اسیر گرفتن مشرکان حربی داده‌شده‌است. (انفال / 70 ، توبه / 5 ، احزاب / 26 ، محمد) ص / 4.

2-2-5. قهر و متارکه:

یکی از موارد خشونت رفتاری، مبارزه‌ی منفی است. مبارزه‌ی منفی هم درخصوص منافقین داریم، هم درخصوص مشرکان و هم درخصوص زندگی خصوصی و همسر. درخصوص منافقین خداوند به پیامبرش امر فرموده که بر هیچ یک از آنان که مرده‌است نماز مخوان و بر گور او به دعا نایست. (توبه / 84) و در مسجد آنان به نماز نایست. (توبه / 108) و درخصوص همسری که خوف نشوز او می‌رود دستور داده‌است که ابتدا نصیحت و سپس قهر و متارکه‌ی بستر (نساء / 34)؛ و درخصوص مشرکان دستور به اعراض و رویگردانی از آن‌ها وارد شده‌است (انعام / 68 ، حجر / 94).

2-2-6. مجازات‌های مقرر در حقوق جزای اسلامی (مجازات‌های عمومی):

برخی از خشونت‌ها در مقام اعمال مجازات مجرمین است. یعنی همان مجازات قصاص، حدود و تعزیرات. مانند مجازات محارب با خدا و رسول و مفسد فی الارض که قتل یا به دار آویختن، یا بریدن دست و پا برخلاف یکدیگر (ضربدری) و یا تبعید است، (مائده / 33)؛ و نیز مانند مجازات سارق که قطع چهار انگشت دست راست است (البته با شرایط 20 گانه و بار اول)، (مائده / 38) این نوع مجازات‌ها، حساسیت ویژه‌ای در مخالفین اسلام ایجاد کرده است.

2-2-7. خشونت رفتاری به عنوان مقابله به مثل:

در اکثر آیاتی که صحبت از مقاتله و مجاهده شده، در مقام مقابله به مثل است. (بقره / 190، 191 و 194 ، توبه / 36) یا در جایی می‌فرماید جزای سیئه، سیئه‌ای است همانند آن (شورا / 40).

2-2-8. ایجاد محرومیت نسبت به چیزی یا کاری:

گاه خشونت در قالب محروم کردن شخص یا گروهی از حق ظاهری آن‌هاست. مانند محروم ساختن یهودیان به سبب ستمی که روا داشتند، از چیزهای پاکیزه‌ای که برایشان حلال شده‌بود. یعنی چون ستم کردند و از راه خدا روی‌برتافتند، خدا نیز آنان را از خوراکی‌های حلال و پاک محروم ساخت. (نساء / 160) و یا محروم ساختن مشرکان از تعمیر مساجد از جمله مسجدالحرام (توبه / 17) و نیز محروم کردن مشرکان از ورود به مسجدالحرام (توبه / 28).

2-2-9. اخراج یهودیان حربی از خانه‌هایشان و تخریب آن خانه‌ها:

در مقام مقابله با ناکثان و پیمان‌شکنان یهود و ورود به جنگ با آنان، صحبت از تخریب خانه‌ها و اخراج آن‌ها شده‌است (حشر / 2).

2-2-10. قطع اشجار:

در جریان نبرد با یهودیان بنی نضیر و کوچ اجباری آنان، به اذن خداوند دژهایشان محاصره شد و هنگام محاصره نخل‌های سرسبز و خرمی را مؤمنان قطع کردند و بر ساقه‌اش برجای نهادند تا مجموع این اقدامات، فاسقان بنی نضیر را خوار و ذلیل گرداند (حشر / 5).

2-2-11. محاصره‌ی مشرکان و در کمین آنان نشستن:

به منظور توبه کردن و اقامه‌ی نماز و زکات دادن مشرکان حربی، اجازه‌ی قتل و اسارت، محاصره و رصد آنان داده‌شد. (توبه / 5). البته با شرایطی که ذکر خواهد شد.
برگرفته شده از سایت راسخون
  • یک فرهنگی


 واژگان خشونت و مدارا در قرآن:

این دو واژه در قرآن به کار نرفته‌اند اما در تفسیر معصومانه‌ی نبوی و علوی زیاد به کار رفته‌اند. در قرآن از معادل این دو واژه استفاده شده است. به طور مثال به جای واژه خشونت، واژه غلظت و به جای واژه مدارا، واژه رفق به کار رفته‌است. (توبه / 123 و 73 – آل عمران / 159).

  • یک فرهنگی

مدارا نیز مصدر عربی است. اصل آن مدارات است از باب مفاعله. در فارسی حرف «ه» را انداخته‌اند و «مدارا» استعمال می‌شود. مدارا به معنای نرمی و ملاطفت کردن با کسی و یا به نرمی و حسن خلق با کسی رفتار کردن است. (ر. ک فرهنگ عمید ، ج 2 ، ص 1779).

احسان و نرمی اثر محبت است و خشونت و سختگیری اثر بغض است؛ و لذا نقطه‌ی مقابل محبت، بغض است و نقطه مقابل خشونت، نرمی است. (ر. ک مطهری ، مرتضی - تعلیم و تربیت در اسلام ، ص 352).

  • یک فرهنگی

ا «خشونت» مصدر عربی است به معنای درشت شدن، درشتی کردن، درشتی، زبری، ناهمواری، درشت‌خویی و تندخویی. خشین صفت آن است به معنای درشت‌طبع و درشت‌خو. (ر. ک فرهنگ عمید ، ج 1 ، ص 863 و 864)


  • یک فرهنگی